آیا همه به رواندمانی نیاز دارند یا فقط عده ایی خاص؟
رواندرمانی: ابزار رشد یا تجمل طبقه متوسط؟
در سالهای اخیر، رواندرمانی بیش از هر زمان دیگری وارد گفتوگوهای روزمره شده. از توصیههای سلبریتیها تا پستهای اینستاگرامی، این پیام بهطور مکرر تکرار میشود:
«همه باید به رواندرمانگر مراجعه کنند، حتی اگر مشکلی ندارند!»
اما آیا واقعاً همه به درمان نیاز دارند؟ یا این تنها یک روایت خاص از یک طبقه خاص است؟
⸻
رواندرمانی برای کیست؟
رواندرمانی، بهعنوان یک ابزار علمی، طراحی شده تا به افراد در مواجهه با اختلالات روانی، بحرانهای زندگی، یا رشد فردی کمک کند. اما آیا تبدیل این ابزار به یک “الزام همگانی” قابل توجیه است؟
موافقان معتقدند:
• هر انسانی نیاز به آگاهی از درون دارد.
• پیشگیری بهتر از درمان است؛ پس بهتر است پیش از بحران، به درمان مراجعه شود.
• با وجود فشارهای زندگی مدرن، رواندرمانی یک ضرورت است، نه یک گزینه.
منتقدان اما میپرسند:
• اگر فردی هیچ مشکل جدی ندارد، چرا باید در معرض احتمال وابستگی، برچسبزدن یا حتی درمانهای غیرضروری قرار بگیرد؟
• آیا در حال تحمیل سبک زندگی طبقه متوسط شهری به تمام اقشار نیستیم؟
• آیا جایگزینهایی مانند ارتباط انسانی سالم، مطالعه، یا معنویت نمیتوانند همان کارکرد را داشته باشند؟
⸻
رواندرمانی یا تجمل روانشناسانه؟
عدهای معتقدند این رویکرد جدید که «همه باید درمان بروند» در واقع شکل جدیدی از مصرفگرایی است. یعنی نیاز کاذب تولید میشود تا خدمات خاصی مصرف شوند.
در این نگاه، رواندرمانی دیگر یک «ضرورت درمانی» نیست، بلکه بخشی از یک سبک زندگی لاکچری یا پکیج توسعه فردی است.
⸻
نتیجهگیری: همهگیر یا هدفمند؟
رواندرمانی اگر بهشکل هدفمند، تخصصی و با احترام به بافت فرهنگی و شخصی افراد انجام شود، قطعاً ابزار نیرومندی برای تغییر زندگی است.
اما اگر از جایگاه نیاز واقعی خارج شود و به یک مد یا فشار اجتماعی تبدیل شود، ممکن است بیش از آنکه درمانگر باشد، گمراهکننده شود.
شاید پرسش واقعی این باشد:
«چه کسی، کی، و چرا به رواندرمانی نیاز دارد؟»
عالی