وقتی کتابی روانت را آینه می کند
«چرا دیگر باهوش نیستم؟»
نویسنده: ادواردو سائو | ترجمه: نفیسه معتکف | نشر: آمه
این کتاب در اصل یک مجموعه جملات و تکهنوشتههاییست درباره ذهن، فرسودگی، خودشناسی، آسیب، تنهایی و پذیرش. جملههایی که بیشتر از آنکه بخوانیشان، انگار دقیقههایی از زندگی خودت را دوباره میبینی.
⸻
چند جملهی ماندگار از کتاب:
• «گاهی فقط دلم میخواهد یک نفر بدون اینکه توضیح بدهم، بفهمد که نمیخواهم دربارهاش حرف بزنم.»
• «فرسودگی ذهنی با خستگی جسم فرق دارد. اولی، بیصدا میکشد.»
• «هوش، توانِ ادامه دادن نیست. گاهی توانِ متوقف شدن است.»
⸻
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم؟
اگر احساس میکنی ذهنت شلوغ اما خالیست، اگر مدتهاست کتابی نخواندی چون حوصله تحلیل نداشتی، این کتاب برای توست.
کوتاه، قابل لمس، و پر از جملههایی که دلت میخواهد روی آینه بچسبانیشان.
⸻
تمرین امروزت با این کتاب:
• یکی از جملههای کتاب را انتخاب کن
• آن را روی یک کاغذ بنویس و در جایی بگذار که مدام ببینی
• سعی کن آن جمله را در لحظهای از روز، زندگی کنی، نه فقط بخوانی